با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Longitudinal

ˌlɑːndʒəˈtuːdɪnl ˌlɒndʒɪˈtjuːdɪnl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
طولی
adjective
وابسته به‌ طول جغرافیایی
- the longitudinal extent of the building
- گسترش طولی ساختمان
- longitudinal plowing
- شخم‌زنی طولی
- a fish with yellow longitudinal stripes
- یک ماهی با خطوط راه راه زرد و طولی
- an iron girder's longitudinal strength
- استحکام درازنایی (طولی) یک تیر آهن
- a longitudinal study of addicts over the last five years
- پژوهش درازمدت درباره‌ی معتادان در پنج سال گذشته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد longitudinal

  1. adjective Running or placed lengthwise
    Synonyms: axial

ارجاع به لغت longitudinal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «longitudinal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/longitudinal

لغات نزدیک longitudinal

پیشنهاد بهبود معانی