با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Look Around

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B1
تفتیش کردن (جایی)
phrasal verb
جستجو کردن در اطراف
phrasal verb
به دور و بر نگاه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد look around

  1. phrasal verb Inspect a building or area
  2. phrasal verb Search a place
  3. phrasal verb Turn one's head to see what is behind oneself

ارجاع به لغت look around

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «look around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/look-around

لغات نزدیک look around

پیشنهاد بهبود معانی