با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Lop

lɑːp lɒp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    lopt
  • شکل سوم:

    lopt
  • سوم شخص مفرد:

    lops
  • وجه وصفی حال:

    lopping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb
تلاطم، متلاطم شدن، شاخه‌های خشک را زدن، هرس کردن،چیدن، زدن (موی و غیره)، دست یا پای کسی را بریدن، باتنبلی حرکت کردن، شلنگ برداشتن
- He lopped off his enemies' heads.
- او سر دشمنان خود را می‌برید.
- They lopped off his left hand.
- دست چپ او را قطع کردند.
- She lopped her own long hair.
- او موی بلند خود را کوتاه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lop

  1. verb trim
    Synonyms: chop, clip, crop, cut, cut back, cut down, mow, pare, pare down, prune, shear, snip, truncate

ارجاع به لغت lop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lop

لغات نزدیک lop

پیشنهاد بهبود معانی