با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Lottery

ˈlɑːt̬əri ˈlɒtəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lotteries

معنی و نمونه‌جمله

noun B1
قرعه کشی، بخت‌آزمایی، لاطاری، (مجازاً) امر شانسی، کارالله بختی، شانسی، قرعه
- military draft lottery
- قرعه‌کشی برای خدمت نظام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lottery

  1. noun drawing
    Synonyms: chance, door prize, gambling, game of chance, Lotto, luck of the draw, numbers game, raffle, sweepstake

ارجاع به لغت lottery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lottery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lottery

لغات نزدیک lottery

پیشنهاد بهبود معانی