امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Luffa

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      luffas

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: loofah

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    گیاه‌شناسی لیف، لوفا، توری، کشاتاکی، اسفنج گیاهی (گیاهی از خانواده‌ی کدوئیان که به‌طور عمده در مناطق گرمسیری و نیمه‌گرمسیری رشد می‌کند.) link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The sponge is made from a dried luffa.
    - این اسفنج از گیاه لیف خشک ساخته شده است.
    - Luffa is a popular ingredient in natural bath products.
    - لوفا عنصری محبوب در ساخت محصولات طبیعی حمام است.
    - The luffa sponge is really appropriate for exfoliating the skin.
    - اسفنج گیاه لوفا برای لایه‌برداری پوست مناسب است.
    noun countable
    گیاه‌شناسی پیچ لوفا، پیچ لیف (بخش داخلی گیاه لوفا که اسفنج‌مانند و فیبردار است.)
    - The luffa is a natural alternative to synthetic sponges.
    - پیچ لوفا جایگزینی طبیعی برای اسفنج‌های مصنوعی است.
    - The artist crafted a unique sculpture using dried luffa.
    - هنرمند با استفاده از پیچ لیف خشک مجسمه‌ای منحصربه‌فرد ساخت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد luffa

    1. noun The dried fibrous part of the fruit of a plant of the genus Luffa; used as a washing sponge or strainer
      Synonyms:
      loofah loofa loufah sponge
    1. noun Any of several tropical annual climbers having large yellow flowers and edible young fruits; grown commercially for the mature fruit's dried fibrous interior that is used as a sponge
      Synonyms:
      dishcloth gourd sponge gourd rag gourd strainer vine

    ارجاع به لغت luffa

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «luffa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/luffa

    لغات نزدیک luffa

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid