امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Luminescence

ˌluːməˈnesns ˌluːməˈnesns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تابناکی، (فیزیک) پدیده نورافشانی جسمی پس از قرارگرفتن در معرض تابش اشعه، شب‌تابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد luminescence

  1. noun Light from nonthermal sources
    Synonyms: fluorescence, fire, glow, radiance

ارجاع به لغت luminescence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «luminescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/luminescence

لغات نزدیک luminescence

پیشنهاد بهبود معانی