امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Maggot

ˈmæɡət ˈmæɡət
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    maggots

معنی و نمونه‌جمله

noun
کرم حشره، کرم پنیر، خرمگس، وسواس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She got some maggot in her head about becoming an actress.
- فکر هنرپیشه شدن به سرش زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maggot

  1. noun A small crawling animal
    Synonyms: grub, worm, larva, slug, bug

ارجاع به لغت maggot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maggot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maggot

لغات نزدیک maggot

پیشنهاد بهبود معانی