با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Maidenly

American: ˈmeɪdnli British: ˈmeɪdnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
وابسته به دختر، دوشیزه‌وار، دختروار، دخترانه
- maidenly modesty
- حجب و حیای دختروار
adjective
کمرو، دارای حجب و حیا
adjective
ملیح، ظریف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maidenly

  1. adjective Morally pure
    Synonyms: girlish, gentle, reserved, virginal
  2. adjective Befitting or characteristic of a maiden
    Synonyms: maidenlike

ارجاع به لغت maidenly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maidenly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maidenly

لغات نزدیک maidenly

پیشنهاد بهبود معانی