امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Maintenance

ˈmeɪntnəns ˈmeɪntnəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    maintenances

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
نگهداری، حفظ، نگه‌داشت، مواظبت، تعمیر، ابقا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The country's railways need better maintenance.
- راه‌آهن‌های کشور نیاز به نگهداری بهتری دارد.
- the maintenance of old buildings
- تعمیر ساختمان‌های قدیمی
- the maintenance of law and order
- حفظ نظم و قانون
- the correct maintenance of a car
- نگهداری درست از اتومبیل
- the maintenance crew for the telephone lines
- مأموران حفظ و نگهداری خطوط تلفن
- a maintenance ration of calcium
- کلسیم کافی برای حفظ سلامتی
- maintenance shop
- فروشگاه تعمیر و نگهداری، تعمیرگاه
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun uncountable
انگلیسی بریتانیایی حقوق خرجی، معاش، نفقه
- He refused to pay maintenance for his two children.
- او از پرداخت نفقه‌ی دو فرزندش خودداری کرد.
- She receives monthly maintenance for her child's expenses.
- او ماهیانه برای مخارج فرزندش نفقه دریافت می‌کند.
noun uncountable
تداوم، استمرار، ماندگاری
- The maintenance of the park is funded by the local government.
- هزینه‌ی ماندگاری این پارک توسط دولت محلی تامین می‌شود.
- the maintenance of living
- تداوم زندگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maintenance

  1. noun perpetuation, support; sustenance
    Synonyms: aliment, alimentation, alimony, allowance, bacon, bread, bread and butter, care, carrying, conservation, continuance, continuation, food, keep, keeping, livelihood, living, nurture, preservation, prolongation, provision, repairs, resources, retainment, salt, subsistence, supply, sustaining, sustainment, sustention, upkeep, wherewithal
    Antonyms: desertion, forsaking, ignorance, neglect

لغات هم‌خانواده maintenance

  • noun
    maintenance
  • verb - transitive
    maintain

ارجاع به لغت maintenance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maintenance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maintenance

لغات نزدیک maintenance

پیشنهاد بهبود معانی