با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Make Off

American: ˈmeɪkˈɒf British: meɪkɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
با عجله رفتن
phrasal verb
فرار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد make off

  1. verb flee, run away
    Synonyms: abscond, bolt, clear, cut and run, decamp, depart, escape, fly, go, leave, make away, quit, retire, run, run for it, run off, scamper, scoot, skedaddle, skip, withdraw
    Antonyms: stay, wait

ارجاع به لغت make off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/make off

لغات نزدیک make off

پیشنهاد بهبود معانی