امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Make An Attempt

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
تلاش کردن، سعی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I will make an attempt to fix the problem.
- من سعی خواهم کرد مشکل را حل کنم.
- He made an attempt to escape, but was caught.
- او تلاش کرد فرار کند، اما دستگیر شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت make an attempt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make an attempt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/make-an-attempt

لغات نزدیک make an attempt

پیشنهاد بهبود معانی