امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mandarin

ˈmændrɪn ˈmændrɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mandarins

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
میوه نارنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I bought a bag of mandarins from the store.
- از مغازه یک کیسه نارنگی خریدم.
- juicy mandarin
- نارنگی آبدار
- The mandarin tree in my yard produces delicious fruit every year.
- درخت نارنگی حیاطم هر سال میوه‌ی خوشمزه می‌دهد.
noun countable
انگلیسی بریتانیایی مامور عالی‌رتبه، شخص عالی‌رتبه، شخص عالی‌مقام
noun uncountable
انگلیسی بریتانیایی چینی ماندارین، زبان رسمی چین (و سنگاپور)
- Mandarin is one of the most widely spoken languages in the world.
- چینی ماندارین یکی از زبان‌های بسیار رایج دنیاست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mandarin

  1. noun Shrub or small tree having flattened globose fruit with very sweet aromatic pulp and thin yellow-orange to flame-orange rind that is loose and easily removed; native to southeastern Asia
    Synonyms:
    mandarin-orange mandarin orange tree citrus-reticulata
  1. noun A somewhat flat reddish-orange loose skinned citrus of China
    Synonyms:
    mandarin-orange
  1. noun The dialect of Chinese spoken in Beijing and adopted as the official language for all of China
    Synonyms:
    mandarin-chinese Mandarin dialect Beijing dialect

ارجاع به لغت mandarin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mandarin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mandarin

لغات نزدیک mandarin

پیشنهاد بهبود معانی