با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mane

meɪn meɪn meɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    manes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی یال (اسب و شیر)
- She ran her fingers through her horse's silky, brown mane.
- انگشتانش را از میان یال ابریشمی و قهوه‌ای اسبش رد کرد.
- He admired the horse's glossy black mane from afar, longing to touch it.
- او از دور از یال سیاه براق اسب لذت می‌برد و مشتاق لمس آن بود.
- The lion's majestic mane flowed down its neck.
- یال باشکوه شیر از گردنش آویزان بود.
noun countable
موی پرپشت
- Her golden mane shimmered in the sunlight.
- موی پرپشت طلایی‌اش زیر نور خورشید می‌درخشید.
- He sported a stylish, well-groomed mane at the party.
- او در مهمانی موی پرپشت زیبا و آراسته‌ای داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mane

  1. noun Growth of hair covering the scalp of a human being
    Synonyms: brush, ruff, head-of-hair, fringe

ارجاع به لغت mane

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mane» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mane

لغات نزدیک mane

پیشنهاد بهبود معانی