با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mantelpiece

ˈmæntlpiːs ˈmæntlpiːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
طاقچه‌ی بالای شومینه، گچ‌بری بالای شومینه، گچ‌بری دور شومینه
- The old family photograph sat proudly on the mantelpiece.
- عکس قدیمی خانوادگی روی طاقچه‌ی بالای شومینه قرار گرفته بود.
- She carefully placed the delicate vase on the mantelpiece.
- گلدان ظریف را بااحتیاط روی طاقچه‌ی بالای شومینه گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mantelpiece

  1. noun Shelf that projects from wall above fireplace
    Synonyms: mantel, mantlepiece, mantle, chimneypiece

ارجاع به لغت mantelpiece

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mantelpiece» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mantelpiece

لغات نزدیک mantelpiece

پیشنهاد بهبود معانی