با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Manual

ˈmænjuəl ˈmænjuəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    manuals
  • صفت تفضیلی:

    more manual
  • صفت عالی:

    most manual

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
دستی، وابسته به‌دست، انجام شده با دست، کتاب دستی، نظام‌نامه، مقررات، کتاب راهنما
noun adjective
دستی، کتاب راهنما
- manual dexterity
- مهارت یدی
- manual work
- کار با دست
- Do you want a car with automatic (gearshift) or manual gearshift?
- اتومبیل با دنده‌ی اتوماتیک می‌خواهید یا (دنده‌ی) دستی؟
- a manual choke
- ساسات دستی
- a manual typewriter
- ماشین تحریر غیربرقی (دستی)
- a training manual
- بنیاد نامه‌ی آموزشی
- a manual of radio repair
- راهنمای تعمیر رادیو
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manual

  1. adjective done by hand
    Synonyms: hand-operated, human, not automatic, physical, standard
    Antonyms: automated, automatic
  2. noun book giving instruction
    Synonyms: bible, compendium, cookbook, enchiridion, guide, guidebook, handbook, primer, reference book, schoolbook, text, textbook, workbook

ارجاع به لغت manual

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manual» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manual

لغات نزدیک manual

پیشنهاد بهبود معانی