با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Marbling

ˈmɑːblɪŋ ˈmɑːblɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    marbled
  • شکل سوم:

    marbled
  • سوم شخص مفرد:

    marbles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
مرمر‌کاری، ظاهری مرمرمانند
- The artist used a technique called marbling to create stunning patterns on the paper.
- این هنرمند از تکنیکی به نام مرمرکاری برای ایجاد الگوهای خیره‌کننده روی کاغذ استفاده کرد.
- the marbling on this ceramic mug
- ظاهر مرمرمانند روی این لیوان سرامیکی
- a marbling of fat in beef
- چربی (پیه) مرمر‌مانند در گوشت گاو
noun uncountable
گوشت مرمری (اکثراً گوشت قرمزی است که دارای مقادیر مختلفی چربی عضلانی است و ظاهری شبیه به سنگ مرمر به آن می‌دهد)
- The marbling in that steak makes it exceptionally juicy and flavorful.
- گوشت مرمری موجود در آن استیک، آن را فوق‌العاده آبدار و خوش‌طعم می‌کند.
- When it comes to selecting high-quality beef, look for marbling.
- وقتی می‌خواهید گوشت گاو با کیفیت بالا انتخاب کنید، به‌دنبال گوشت مرمری باشید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت marbling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «marbling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/marbling

لغات نزدیک marbling

پیشنهاد بهبود معانی