امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Martial

    ˈmɑːrʃl ˈmɑːʃl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more martial

    • صفت عالی:

      most martial

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    B2
    جنگی، لشکری، جنگجو، نظامی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - martial songs
    - سرودهای رزمی
    - martial music
    - موسیقی رزمی
    - martial men
    - مردان جنگاور
    - martial law
    - حکومت نظامی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد martial

    1. adjective having to do with armed hostilities
      Synonyms: aggressive, bellicose, belligerent, combative, hostile, military, pugnacious, soldierly, warlike
      Antonyms: civil, peaceful

    ارجاع به لغت martial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «martial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/martial

    لغات نزدیک martial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند