امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mary

    ˈmeri ˈmeri
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    در معنای اول، همچنین می‌توان از Virgin Mary به‌جای Mary استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    دین مریم، حضرت مریم، مریم مقدس، مریم باکره (مادر حضرت عیسی مسیح)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Mary is a symbol of purity in many cultures.
    - مریم مقدس در بسیاری از فرهنگ‌ها نماد پاک‌دامنی است.
    - Many churches are dedicated to the veneration of Mary.
    - کلیساهای بسیاری به بزرگداشت حضرت مریم اختصاص داده شده‌اند.
    - The story of Mary inspires countless believers.
    - داستان مریم مقدس الهام‌بخش بسیاری از مؤمنان است.
    noun
    (اسم خاص مؤنث) مِری
    - Mary baked a delicious cake for the celebration.
    - مِری برای جشن کیک خوش‌مزه‌ای پخت.
    - Everyone was excited to see Mary at the party.
    - همه از دیدن مِری در مهمانی هیجان‌زده بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Mary

    1. noun the mother of Jesus; Christians refer to her as the Virgin Mary; she is especially honored by Roman Catholics
      Synonyms:
      virgin-mary the Virgin blessed virgin madonna
    1. noun a female given name

    ارجاع به لغت Mary

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Mary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mary

    لغات نزدیک Mary

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return