با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Masturbate

ˈmæstərbeɪt ˈmæstəbeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    masturbated
  • شکل سوم:

    masturbated
  • سوم شخص مفرد:

    masturbates
  • وجه وصفی حال:

    masturbating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
جلق زدن، استمنا کردن، خودارضایی کردن
- He likes to masturbate before going to bed.
- او دوست دارد قبل‌از رفتن به رختخواب خودارضایی کند.
- Some people feel guilty when they masturbate.
- برخی افراد هنگام جلق زدن احساس گناه می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد masturbate

  1. verb Get sexual gratification through self-stimulation
    Synonyms: wank, fuck off, she-bop, jack-off, jerk-off

ارجاع به لغت masturbate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «masturbate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/masturbate

لغات نزدیک masturbate

پیشنهاد بهبود معانی