با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Matinee

ˌmætnˈeɪ ˈmætəneɪ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: matinée

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سینما و تئاتر هنر نمایش یا اجرای میان‌روز (نمایش فیلم یا اجرای نمایش در طول روز به‌ویژه در بعدازظهر)
- The Saturday matinee was so crowded that we had to sit in the second row.
- اجرای میان‌روز شنبه آن‌قدر شلوغ بود که مجبور شدیم در ردیف دوم بنشینیم.
- We are going to the matinée performance of the play.
- به تماشای اجرای میان‌روز این نمایش می‌رویم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matinee

  1. noun Something intended to entertain
    Synonyms: entertainment, movie, play, show, afternoon performance, early show, performance

ارجاع به لغت matinee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matinee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/matinee

لغات نزدیک matinee

پیشنهاد بهبود معانی