با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Matron

ˈmeɪtrən ˈmeɪtrən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زن خانه‌دار، کدبانو، بانو، زن شوهردار، مدیره، سرپرستار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matron

  1. noun woman
    Synonyms: administrator, biddy, dame, dowager, grande dame, housekeeper, housemother, lady, matriarch, mother, superintendent, wife
    Antonyms: patron

ارجاع به لغت matron

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matron» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/matron

لغات نزدیک matron

پیشنهاد بهبود معانی