با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mckinley

məˈkɪnli məˈkɪnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

ویلیام مکینلی (بیست‌و‌پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا)
کوه مکینلی (در آلاسکا - بلندترین قله‌ی آمریکای شمالی - بلندی 6194 متر)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mckinley

  1. noun 25th President of the United States; was assassinated by an anarchist (1843-1901)
    Synonyms: william mckinley, President McKinley
  2. noun A mountain in south central Alaska; the highest peak in North America (20,300 feet high)
    Synonyms: mount mckinley, Mt. McKinley, denali

ارجاع به لغت mckinley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mckinley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mckinley

لغات نزدیک mckinley

پیشنهاد بهبود معانی