امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Medium-sized

    American: ˈmiːdiəmˈsaɪzd British: ˈmiːdɪəmsaɪzd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    به‌اندازه‌ی متوسط، میان اندازه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد medium-sized

    1. adjective Intermediate in size
      Synonyms:
      medium-size moderate-sized moderate-size

    ارجاع به لغت medium-sized

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «medium-sized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/medium-sized

    لغات نزدیک medium-sized

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return