گذشتهی ساده:
meltedشکل سوم:
meltedسومشخص مفرد:
meltsوجه وصفی حال:
meltingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
چیز فلزی را برای استفادهی مجدد آب کردن، فروگداختن
(خوراک) خوشمزه بودن، نرم و لذیذ بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «melt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/melt