امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Menace

ˈmenɪs ˈmenɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    menaced
  • شکل سوم:

    menaced
  • سوم‌شخص مفرد:

    menaces
  • وجه وصفی حال:

    menacing
  • شکل جمع:

    menaces

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
تهدید، چیزی که تهدید کننده است، مخاطره، تهدیدکردن، ارعاب کردن، چشم زهره رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a letter full of menace
- نامه‌ای پر از تهدید
- He shouted angry menaces at her.
- او با خشم و فریاد آن زن را تهدید کرد.
- the greatest menace to world peace
- بزرگ‌ترین تهدید برای صلح جهانی
- Tuberculosis and syphilis are two major menaces.
- سل و سفلیس دو بیم‌آفرین عمده هستند.
- That boy is a menace.
- آن پسر مایه‌ی دردسر است.
- The snakes menaced with their open mouths.
- مارها به‌طور تهدیدآمیزی دهان خود را باز کرده بودند.
- They menaced him with immediate expulsion.
- او را تهدید به اخراج فوری کردند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد menace

  1. noun danger; pest
    Synonyms:
    annoyance caution commination hazard intimidation jeopardy nuisance peril plague risk scare threat thunder trouble troublemaker warning
    Antonyms:
    aid assistance help
  1. verb bother, frighten
    Synonyms:
    alarm bad-eye browbeat bully chill compromise endanger hazard impend imperil intimidate jeopardize lean on loom lower overhang peril portend push around put heat on risk scare scare hell out of spook terrorize threaten torment whip around
    Antonyms:
    aid assist help

ارجاع به لغت menace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «menace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/menace

لغات نزدیک menace

پیشنهاد بهبود معانی