امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mendicant

ˈmendəkənt ˈmendəkənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
( mendiant ) گدا، درویش، دربدر، سائل، گدایی‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mendicant

  1. noun One who begs habitually or for a living
    Synonyms:
    almsman almswoman beggar cadger panhandler bummer moocher
  1. noun A pauper who lives by begging
    Synonyms:
    beggar panhandler friar vagabond pauper beggar.--a. begging monk

ارجاع به لغت mendicant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mendicant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mendicant

لغات نزدیک mendicant

پیشنهاد بهبود معانی