با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Menu

ˈmenjuː ˈmenjuː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    menus

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
منو، فهرست غذا، صورت غذا
- The restaurant's menu featured a wide variety of delicious options.
- منوی رستوران دارای تعداد زیادی از گزینه‌های خوشمزه بود.
- menu selection
- انتخاب از روی فهرست غذا
noun countable
کامپیوتر منوی کامپیوتر، فهرست امکانات
- Select the "Edit" menu and then choose "paste".
- منوی «ویرایش» را انتخاب کنید و سپس «جای‌گذاری» را انتخاب کنید.
- The online shopping website had a menu for selecting different categories of products.
- وبسایت خرید آنلاین منویی برای انتخاب دسته‌های مختلف محصولات داشت.
noun countable
فهرست، منو
- a menu of programs
- منوی برنامه‌ها
- Shoping menu
- منوی خرید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد menu

  1. noun list from which to choose, often to choose food
    Synonyms: bill of fare, card, carte, carte du jour, cuisine, food, spread, table

ارجاع به لغت menu

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «menu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/menu

لغات نزدیک menu

پیشنهاد بهبود معانی