با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ministerial

ˌmɪnəˈstɪriəl ˌmɪnəˈstɪəriəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
وابسته به وزیر یا کشیش، اداری
- ministerial duties
- وظایف وزارت
- Ministerial talks will continue.
- مذاکرات وزیران ادامه خواهد داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ministerial

  1. adjective Priestly
    Synonyms: pastoral, ecclesiastical, canonical
  2. adjective Official
    Synonyms: valid, administrative, directorial, consular, executive, managerial, diplomatic, supervisory

لغات هم‌خانواده ministerial

ارجاع به لغت ministerial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ministerial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ministerial

لغات نزدیک ministerial

پیشنهاد بهبود معانی