امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Minor

ˈmaɪnər ˈmaɪnə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    minored
  • شکل سوم:

    minored
  • سوم‌شخص مفرد:

    minors
  • وجه وصفی حال:

    minoring
  • شکل جمع:

    minors
  • صفت تفضیلی:

    more minor
  • صفت عالی:

    most minor

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
خرد، صغیر، جزئی، فرعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a minor road
- جاده‌ی فرعی
- a minor illness
- بیماری جزئی
- minor surgery
- عمل جراحی جزئی
- a minor victory
- پیروزی کم‌اهمیت
adjective
کمتر، کوچکتر، پایین رتبه
- a minor poet
- شاعر دست دوم
- minor of a determinant
- کهاد دترمینان
- minor of a circle
- قوس کوچک‌تر دایره
- Smith minor
- اسمیت کهتر، اسمیت کوچک
noun
خردسال، شخص نابالغ، صغیر
- If you are fifteen, you are still considered to be a minor.
- اگر پانزده سال داری، هنوز صغیر محسوب می‌شوی.
- Minor are not permitted to enter.
- اشخاص نابالغ اجازه‌ی ورود ندارند.
noun
رشته فرعی، در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن
- My major was English literature and my minor was linguistics.
- رشته‌ی اصلی من ادبیات انگلیس و رشته‌ی فرعی من زبان‌شناسی بود.
- She minored in chemistry.
- رشته‌ی فرعی او شیمی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد minor

  1. adjective insignificant, small
    Synonyms:
    accessory below the mark bush-league casual dependent dinky inconsequential inconsiderable inferior junior lesser light low minus negligible paltry petty piddling secondary second-string slight smaller small-fry small-time subordinate subsidiary tacky trifling trivial two-bit unimportant younger
    Antonyms:
    adult greater large major significant
  1. noun person under legal age of maturity
    Synonyms:
    adolescent baby boy child girl infant junior juvenile lad little one schoolboy schoolgirl teenager underage youngster youth
    Antonyms:
    adult

ارجاع به لغت minor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «minor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/minor

لغات نزدیک minor

پیشنهاد بهبود معانی