Miro
ˈmɪroʊ
ˈmɪrəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد miro
-
noun New Zealand conifer used for lumber; the dark wood is used for interior carpentrySynonyms:black-pine prumnopitys-ferruginea Podocarpus ferruginea
-
noun Spanish surrealist painter (1893-1983)Synonyms:joan miró
ارجاع به لغت miro
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «miro» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/miro
لغات نزدیک miro
- - miriam
- - miriness
- - miro
- - mirror
- - mirror image