با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Misfit

ˈmɪsˌfɪt ˈmɪsˌfɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
غیرمتجانس با محیط، ناجور، نخاله
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misfit

  1. noun nonconformist
    Synonyms: beatnik, bohemian, different breed, dissenter, dissident, dropout, eccentric, fish out of water, freak, individualist, lone wolf, loser, oddball, odd man out, offbeat, outsider, weirdo

لغات هم‌خانواده misfit

ارجاع به لغت misfit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misfit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misfit

لغات نزدیک misfit

پیشنهاد بهبود معانی