با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mix And Match

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation idiom verb phrase
ست کردن اجزای مختلف با یکدیگر، ترکیب و هماهنگ کردن اجزای مختلف با هم
- You can mix and match your outfits to create a unique style every day.
- تو می‌توانی لباس‌هایت را با هم ترکیب کنی و هر روز مدل منحصربه‌فردی ایجاد کنی.
- The game allows players to mix and match various characters.
- این بازی به بازیکنان اجازه می‌دهد تا شخصیت‌های مختلف را با یکدیگر ترکیب کنند.
- She loves to mix and match her jewelry, creating unique combinations for every occasion.
- او دوست دارد که جواهراتش را با هم هماهنگ و ست کند و برای هر مراسم، ترکیب‌های منحصربه‌فردی را بسازد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mix and match

  1. idiom select and combine different but complementary items, such as clothing or pieces of equipment, to form a coordinated set

ارجاع به لغت mix and match

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mix and match» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mix-and-match

لغات نزدیک mix and match

پیشنهاد بهبود معانی