امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mixed Bag

    ˈmɪkstˈbæɡ mɪkstbæɡ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    آش شله‌قلمکار، هرچیز قاتی‌پاتی، جورواجور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mixed bag

    1. noun miscellaneous collection
      Synonyms:
      all shapes and sizes all sorts array assortment choice collection combination combo conglomerate diversity hodgepodge jumble medley melange miscellany mishmash mixture montage mélange odds and ends patchwork potpourri smorgasbord sundries

    ارجاع به لغت mixed bag

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mixed bag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mixed bag

    لغات نزدیک mixed bag

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return