با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Monetize

ˈmʌnətaɪz ˈmʌnətaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    monetized
  • شکل سوم:

    monetized
  • سوم شخص مفرد:

    monetizes
  • وجه وصفی حال:

    monetizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
به‌صورت پول درآوردن
- Gradually the barter system gave way to a monetized economy.
- به‌تدریج نظام معامله‌ی پایاپای به یک اقتصاد مبتنی بر پول تبدیل شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monetize

  1. verb Give legal value to or establish as the legal tender of a country
    Synonyms: monetise

ارجاع به لغت monetize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monetize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monetize

لغات نزدیک monetize

پیشنهاد بهبود معانی