با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mooned

American: muːnd British: muːnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    moons
  • وجه وصفی حال:

    mooning

معنی

adjective
به‌شکل ماه، گرد، کروی، مدور، هلالی، قوسدار، مهسان، مه‌نما، مهدیس، ماهوار
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت mooned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mooned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mooned

لغات نزدیک mooned

پیشنهاد بهبود معانی