با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Moraine

məˈreɪn məˈreɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
زمین‌شناسی یخ‌رفت (خرده‌سنگ‌ها و موادی که به‌علت جابه‌جایی یخچال‌های طبیعی بر جای می‌مانند)
- lateral moraine
- یخ‌رفت افقی
- We had to climb over a large moraine to reach the glacier.
- برای رسیدن به یخچال‌طبیعی باید از یک یخ‌رفت بزرگ بالا می‌رفتیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت moraine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moraine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moraine

لغات نزدیک moraine

پیشنهاد بهبود معانی