با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Moratory

American: ˈmɒrətərɪ British: ˈmɒrətərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به قانون یا اجازه‌ی دیرکرد، وابسته به دیرانجامی مجاز، دیرکرد انگیز، دیرانجام انگیز
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت moratory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moratory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moratory

لغات نزدیک moratory

پیشنهاد بهبود معانی