با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mosque

mɑːsk mɒsk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mosques

معنی

countable A2
مسجد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mosque

  1. noun temple
    Synonyms: cathedral, chapel, church, holy place, house of God, house of worship, masjid, place of worship, sanctuary, shrine, synagogue, tabernacle

ارجاع به لغت mosque

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mosque» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mosque

لغات نزدیک mosque

پیشنهاد بهبود معانی