با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mote

moʊt məʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
دره، خس، ریزه، خال، نقطه، خرده، اتم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mote

  1. noun speck
    Synonyms: atom, bit, crumb, dot, fleck, fragment, grain, iota, particle, small thing, smidgen, speckle, tiny bit, trace

ارجاع به لغت mote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mote

لغات نزدیک mote

پیشنهاد بهبود معانی