با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Moth

mɒːθ mɒθ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    moths

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
حشره‌شناسی بید، شب‌پره، پروانه، شاپرک
- The moth fluttered towards the porch light.
- شاپرک به‌سمت نور ایوان بال می‌زند.
- A small, delicate moth landed on the flower petal.
- پروانه‌ای کوچک و ظریف روی گلبرگ گل نشست.
noun countable
حشره‌شناسی بید لباس، بید پشم‌خوار، پشموانه
- A single clothes moth can cause extensive damage to an entire wardrobe if left unchecked.
- یک بید لباس درصورت عدم‌کنترل می‌تواند آسیب زیادی به کل کمد لباس وارد کند.
- The moth fluttered around my closet, searching for its next meal.
- پشموانه دور کمدم پر می‌زد و دنبال غذای بعدی می‌گشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moth

  1. noun
    Synonyms: miller, tineid, Heterocera (Latin)

ارجاع به لغت moth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moth

لغات نزدیک moth

پیشنهاد بهبود معانی