امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mottled

ˈmɑːt̬ld ˈmɒtld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ابرهای، موجی، رنگارنگ، خالخال، لکه‌لکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mottled

  1. adjective speckled
    Synonyms:
    blotchy checkered dappled flecked freckled maculate marbled motley piebald pied skewbald spotted streaked tabby variegated
    Antonyms:
    plain unflecked

ارجاع به لغت mottled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mottled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mottled

لغات نزدیک mottled

پیشنهاد بهبود معانی