امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mouthwatering

ˈmaʊθˌwɑːt̬ərɪŋ ˈmaʊθˌwɔːtərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
لذیذ، دهان آب‌انداز، خوشمزه، اشتهاآور، وسوسه‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a mouth-watering aroma coming from the kitchen
- بوی اشتهاآوری از آشپزخانه می‌آمد
- The waitress came round with a tray of mouth-watering cakes.
- پیشخدمت با سینی‌ای از کیک‌های لذیذ آمد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mouthwatering

  1. adjective appetizing
    Synonyms:
    aperitive appealing delectable delicious divine flavorsome full of flavor heavenly luscious palatable piquant saporous savory scrumptious succulent tasty tempting yummy

ارجاع به لغت mouthwatering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mouthwatering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mouthwatering

لغات نزدیک mouthwatering

پیشنهاد بهبود معانی