با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Multitudinous

ˌmʌlt̬əˈtuːdɪnəs ˌmʌltɪˈtjuːdɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
کثیر، بی‌شمار، انبوه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The mosquitoes were multitudinous and fierce.
- پشه‌ها بی‌شمار و بی‌امان بودند.
- Who can remember the multitudinous events of that day?
- چه کسی می‌تواند رویدادهای فراوان آن روز را به یاد بیاورد؟
- He was swallowed by the multitudinous city.
- او توسط شهر پرجمعیت بلعیده شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد multitudinous

  1. adjective many, considerable
    Synonyms: abounding, abundant, copious, countless, great, heaps, infinite, innumerable, innumerous, legion, manifold, multifarious, myriad, numberless, numerous, populous, profuse, several, sundry, teeming, uncountable, uncounted, unnumbered, untold, various, voluminous
    Antonyms: few, limited

ارجاع به لغت multitudinous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «multitudinous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/multitudinous

لغات نزدیک multitudinous

پیشنهاد بهبود معانی