امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Muscat

ˈməskæt ˈmʌskæt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مسقط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد muscat

  1. noun Sweet aromatic grape used for raisins and wine
    Synonyms: muscatel, muscadel, muscadelle, muscat grape
  2. noun Any of several cultivated grapevines that produce sweet white grapes
    Synonyms: muskat
  3. noun A port on the Gulf of Oman and capital of the sultanate of Oman
    Synonyms: masqat, capital of Oman

ارجاع به لغت muscat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «muscat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/muscat

لغات نزدیک muscat

پیشنهاد بهبود معانی