امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Naivete

naˌivəˈteɪ naˌivəˈteɪ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از naivety به‌ جای naivete استفاده کرد.

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: naiveté و naïveté

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(سخن یا عمل) ساده‌لوحانه، خام، ساده‌اندیشانه، بی‌ریا، کودکانه، بدون‌ حیله، بدون مکر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Her naivete led her to believe everything he said.
- سخن بدون‌ حیله‌ی او باعث شد که هرچه می‌گوید، باور کند.
- His naivete about the dangers of the city put him in a risky situation.
- عمل ساده‌لوحانه‌ی او در مورد خطرات شهر او را در موقعیت خطرناکی قرار می‌دهد.
noun countable
سادگی، ساده‌لوحی، بی‌ریایی، خام‌دستی، بی‌ریایی، عمل حاکی از زودباوری
- The young girl's naivete was evident in her trusting nature.
- سادگی دختر جوان در ذات قابل اعتماد او مشهود بود.
- The politician's naivete about the complexities of the issue was concerning.
- خام‌دستی این سیاست‌مدار در مورد پیچیدگی‌های موضوع نگران‌کننده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد naivete

  1. noun innocence, gullibility
    Synonyms:
    artlessness callowness candor childishness credulity frankness guilelessness inexperience ingenuousness naturalness openness simplicity
    Antonyms:
    experience leeriness skepticism sophistication
  1. noun innocence
    Synonyms:
    artlessness callowness candor childishness credulity frankness guilelessness gullibility inexperience ingenuousness naturalness openness simplicity

ارجاع به لغت naivete

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «naivete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/naivete

لغات نزدیک naivete

پیشنهاد بهبود معانی