با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Natter

ˈnæt̬ər ˈnætə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - intransitive
(انگلیس) یاوه‌گویی کردن، چرند‌بافی کردن
verb - intransitive noun
(انگلیس) عیبجویی کردن، سرزنش کردن
verb - intransitive noun
(انگلیس) حرف خودمانی، صحبت دوستانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد natter

  1. verb Talk socially without exchanging too much information
    Synonyms: chew-the-fat, shoot-the-breeze, chat, confabulate, confab, chitchat, chit-chat, chatter, chaffer, gossip, jaw, claver, visit

ارجاع به لغت natter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «natter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/natter

لغات نزدیک natter

پیشنهاد بهبود معانی