امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Natural Resources

    ˈnæt͡ʃərəlˈriːsɔːrsəz ˈnæt͡ʃrəlrɪˈzɔːsɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    (منابعی که انسان‌ها آن‌ها را به وجود نیاورده‌اند) منابع طبیعی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Some natural resources, such as natural gas and fossil fuel, cannot be replaced.
    - برخی منابع طبیعی مانند گاز طبیعی و سوخت فسیلی، تجدیدپذیر نیستند.
    - the sustainable use of natural resources
    - استفاده‌ی پایدار از منابع طبیعی [بدون ضرر رساندن]
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد natural resources

    1. noun resource from the earth
      Synonyms: mineral deposit, natural deposit, raw material, timber, water

    ارجاع به لغت natural resources

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «natural resources» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/natural-resources

    لغات نزدیک natural resources

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند