امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Neat And Tidy

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective idiom phrase
تمیز و مرتب، تروتمیز، مرتب و منظم، آراسته و مرتب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Her desk was always neat and tidy.
- میز او همیشه مرتب و منظم بود.
- His neat and tidy appearance impressed the interviewers.
- ظاهر آراسته و مرتب او مصاحبه‌کنندگان را تحت‌تأثیر قرار داد.
- After the cleaning session, the room looked neat and tidy, ready for guests.
- بعد‌از جلسه‌ی نظافت، اتاق تمیز و مرتب به نظر می‌رسید و آماده‌ی پذیرایی از مهمانان بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neat and tidy

  1. idiom in a state of good order, clean and organized

ارجاع به لغت neat and tidy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neat and tidy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neat-and-tidy

لغات نزدیک neat and tidy

پیشنهاد بهبود معانی