امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Negation

nɪˈɡeɪʃn nɪˈɡeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
( negative =) منفی، خنثی کردن، منفی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
نفی، خنثی‌سازی
- His behavior was a negation of everything he had said before.
- رفتار او نفی کلیه‌ی گفته‌های پیشین او بود.
- Death is the negation of life.
- مرگ نقطه‌ی مقابل زندگی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد negation

  1. noun contradiction, denial
    Synonyms:
    antithesis antonym blank cancellation contrary converse counterpart disavowal disclaimer forget it gainsaying inverse negatory neutralization no nonexistence nothingness nullification nullity opposite opposition proscription refusal rejection renunciation repudiation reverse vacuity veto void
    Antonyms:
    allowance approval permission

لغات هم‌خانواده negation

  • noun
    negation

ارجاع به لغت negation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «negation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/negation

لغات نزدیک negation

پیشنهاد بهبود معانی