با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Nemesis

ˈnemɪsɪs ˈnemɪsɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دشمن خونی، دشمن قسم‌خورده
- Batman's nemesis is the Joker.
- جوکر دشمن خونی بتمن است.
- The rival team's star player was determined to defeat his nemesis on the basketball court.
- بازیکن ستاره‌ی تیم حریف مصمم بود که دشمن خونی‌اش را در زمین بسکتبال شکست دهد.
noun countable
کینه‌جویی، انتقام، تقاص، سزا، جزا، کیفر، مکافات
noun uncountable
الهه‌ی انتقام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nemesis

  1. noun bane
    Synonyms: adversary, affliction, bête noire, curse, infliction, opponent, plague, rival, ruination, scourge, torment

ارجاع به لغت nemesis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nemesis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nemesis

لغات نزدیک nemesis

پیشنهاد بهبود معانی